میدونم در صفحه اتاق فرار تنهایی باید داستان یه بازی رو بنویسم؛ اما این متن در مورد یه بازی نیست! این پیام، یه درخواست کمکه. درخواست کمک از شما که میدونید «اتاق فرار» چیه و تجربشو دارید.
همه چیز از یه کلید شروع شد. کلیدی که خیلی اتفاقی به دست من رسید.
شخصی که این کلید رو به من داد حال خوبی نداش. میگفت دارن اذیتش میکنن، اما نمیگفت کیا! میگفت خوابای بدی میبینه، اما نمیگفت چه خوابی!
میترسید کلید رو به من بده اما دیگه از صداهایی که فقط خودش میتونست بشنوه خسته شده بود.
نمیتونم بگم وقتی کلید رو به من داد چه اتفاقی افتاد. حتی نمیخوام بهش فکر کنم. یکی از ترسناکترین لحظات زندگیم بود.
از وقتی این کلید در اختیارم قرار گرفت، کابوسهای شبانهی من شروع شد. حتی دیگه نمیتونم فرق بین کابوس و صداهایی که میشنوم رو تشخیص بدم. صداهایی که تهدیدم میکنن حق ندارم این کلید رو به کس دیگهای بسپرم!
در مورد این کلید خیلی تحقیق کردم تا شاید راهی برای خلاص شدن ازش پیدا کنم. کلید برای جاییه که بهش میگن «اتاق فرار تنهایی»! آدرس دقیقش رو هم پیدا کردم. اما من از اینجا چیزی سر در نمیارم.
ازتون خواهش میکنم کمکم کنید! من نمیتونم تصمیم بگیرم.
من از این تنهایی میترسم! از یک طرف میترسم این کلید رو به کسی بدم و همون اتفاقات عجیب برای منم تکرار شه، از یک طرف هم خسته شدم از این کابوسها و تهدیدهای لعنتی …
کمکم کنید!